به گزارش مشرق، صبح یک روز بهاری با انرژی برگرفته از سفری نوروزی یا تعطیلاتی دل انگیز از خواب بیدار میشوید و طبق عادت گوشی موبایل را از کنار تخت خود بر میدارید تا ساعت را با آنچه که پیشبینی میکنید مقایسه کنید اما بدون توجه به سایر بخشها و آپشنهای موجود بر روی صفحه موبایل.
خوشبختانه سر موقع بیدار شده و توانستید با آرامش کامل خود را برای روزی نو و البته پیش از آن مکالمهای کاری آماده کنید و منتظر پیشنهادی جذاب برای سال کاری جدید باشید اما برخلاف روال عادی که کارهای شخصیتان را ظرف یک ربع تا 25 دقیقه انجام میدادید این بار کمی منتظر یا دلواپس به نظر میرسید.
تمامی امور شخصی انجام شده و حتی آماده رفتن به محل کار هستید اما از آن تماس مهم خبری نیست!
گوشی را بر میدارید تا از سایلنت نبودن آن مطمئن شوید و ناخودآگاه انگشت دستتان طبق عادتی همیشگی نوار وظیفه گوشی را پایین کشیده و دیتا کانکشن را فعال میکند تا دوری هم در برنامههای پیامرسان نظیر وایبر یا اینستاگرام بزنید اما هر کاری میکنید دیتایی در کار نیست...
با اینکه چشم متوجه تغییری در نمایشگر گوشی شده اما بالاخره صبح زود است و گیجی ناشی از خواب شبانه...
در حالیکه بیخیال نِتگردی شدید تصمیم میگیرید با پیامکی همکار کنار دستی خود را از کمی دیر رسیدنتان مطلع کنید اما ظاهرا پیامک هم گیج است و قادر به ارسال نیست.
بله، همانطور که حدس زده میشد آنتن موبایلی در کار نیست که بخواهید پیامکی بدهید یا نتگردی کنید هرچند تا دیروز در همین نقطه با سرعتی مافوق تصور برخی کشورهای جهان سوم که امروزه در استاندارد 3G موبایل پیادهسازی شده، در اینترنت گشتزنی میکردید و جولان میدادید.
در کمال تعجب جای خود را عوض میکنید و طبق عادت لب پنجره میروید تا شاید آنتن بهتر دیده شود اما باز هم خبری از آنتن نیست که نیست، گویا یک شبه به عصر پارینهسنگی بازگشتهاید!
البته در آن لحظه شانس را مقصر اصلی حادثهای که قرار است برای شما اتفاق قرن باشد میدانید زیرا هر لحظه که در سکوت ارتباطات به سر میبرید یک گام از آن تماس تلفنی و پیشنهاد جذاب دور میشوید.
در حالیکه دلتان میخواهد بر زمینیان، زمانیان و بخت بد خود نفرین بفرستید، منزل را به قصد مکانی به اندازه حداقل یک خط آنتن ترک میکنید تا به مکالمه حداکثر پنج دقیقهای خود برسید اما امروز بخت یارتان نیست و مدام با خود میگویید چرا شماره خط دوم خود را ضمیمه پروندهای که شاید رزومه کاریتان بوده، نکردهاید.
تابلوی خدمات امور مشترکین یکی از اپراتورها در پیادهرویی یک و نیم متری تنها دلیل حیات مجدد فکری میتواند باشد که ناخودآگاه بر قدمهای خسته و سنگین اثر میگذارد و قوتی به زانوان میدهد تا موضوع را از متخصصان پیگیری کنید.
هرچند آدم خوششانسی بودهاید که امور مشترکین جلوی پای شما سبز شده است اما برخورد صبح زود مسئولانی که برخلاف تصور باید پرانرژی باشند چندان مناسب نیست و گویی طلبی پیش از این داشتهاند که حال حاضر به مایهگذاری بیشتر نیستند!
"سیمکارت از صبح شاید هم از دیشب که خواب بودم قطع شده زیرا همیشه پیامکهای اطلاعرسانی در نیمههای شب نیز دریافت میکردم و هیچ راه ارتباطی برایم وجود ندارد و نمیدانم دلیل این موضوع چیست؛ میخواهم اگر زحمتی نباشد پیگیر خط من شوید تا دلیلش محرز شود؟"، متصدی امور مشترکین هم با قیافهای در هم شماره خط و کارت شناسایی شما را میگیرد و به اتاق سه در چهار پشت سری میرود تا پشت سیستم معاون دفتر بنشیند.
شما که دست در جیب کرده و با نوک انگشتان در حال شمارش پولی برای تعویض سیمکارت هستید زیرا بیشترین مشکلی که در طول عمرتان با ارتباطات داشتهاید سوختن سیمکارت بوده به ناگاه با چهره پریشان و زرد شده متصدی که از پشت میز بلند شده و به طرفتان میآید مواجه میشوید.
در حالیکه دستتان همچنان در جیب است اما چسبندگی بین نوک انگشتان و اسکناسها نیست و مبهوت چهرهای شده اید که تا دو دقیقه پیش طلبکارانه نگاهتان میکرد.
این بار جفت نگاهها به شکلی بهتزده به هم دوخته میشود و متصدی بیاختیار میگوید که کاری از دست ما بر نمیآید!
کاری که از دست متصدی امور مشترکین موبایل در ارتباط با قطعی سیمکارت برنیاید، از دست چه کسی ساخته است؟!
البته خود متصدی بعد از وقفهای 8 ثانیهای به این سوال پاسخ میدهد و میگوید که سیمکارت شما "قطع مدیریتی" شده و باید منتظر وصل مجدد یا سوختن کامل بمانید.
تا جاییکه خاطرتان هست هیچ مشکلی با مدیرتان نداشتهاید که بخواهد سیمکارتتان را بسوزاند اما ظاهرا این کار را کرده و فاتحه رفاقت را خوانده است.
مشکل از دست دادن آن تماس مهم به کنار، رفتار مدیری که تا دیروز سمبل مردانگی و مرام بود ذهنتان را بیش از پیش درگیر میکند اما به یکباره میپرسید مگر مدیر من قادر به قطع سیمکارت است؟ که در پاسخ میشنوید "این مدیریتی با آن چیزی که فکر میکنید متفاوت است".
حال مشکل چند برابر شد...
به کلی دور تماس ضروری خود را خط میکشید و در اولین اقدام بعد از ورود به شرکت، سیمکارتتان را در گوشی رفیق صمیمیتان میاندازید اما باز هم خبری از آنتن نیست.
مرکز تماس اپراتور مربوطهتان را میگیرید و ماجرا را از صفر تا صد شرح میدهید و کارشناس پشت خط هم طبق لوحه کاری خود، اطلاعات هویتیتان را میگیرد و بعد میگوید که سیمکارت شما قطع مدیریتی شده و هیچ اطلاعاتی نمیتوانیم بهتان بدهیم؛ تنها میتوانید به فلان مرکز مخابراتی بروید و اقداماتی را که میگویند انجام دهید.
هرچند شما جان مادر کارشناس مرکز تماس را هم قسم تا حداقل بفهمید آلارم مدیریتی چیست اما راه به جایی نمیبرید و راهی جز قطع ارتباط ندارید.
بعد از یک روز کاری و همچنان بیآنتنی، با خود قرار میگذارید تا فردا صبح علی الطلوع و با خوردن صبحانهای خلاصه راهی مرکز مخابراتی شوید که آدرسش را پشت گوشی از مرکز تماس گرفتید.
همین کار را هم میکنید و بعد از رسیدن به مرکز مربوطه با چند سوال و پرسش نزد فرد مورد نظر که میتواند این کار را انجام دهد میروید اما این بار ترجیح میدهید برای روشن شدن مفهوم پیام "قطع مدیریتی"، فرد مورد نظر را امتحان کنید و لذا تنها میگویید که سیمکارتتان قطع شده است و اطلاعاتتان را جهت بررسی ارائه میکنید.
این بار در کمال تعجب شاهد چشمانی گرد شده هستید که صد رحمت به رفتار اولین متصدی امور مشترکینی که مراجعه کردید، میفرستید.
"سیمکارت شما قطع مدیریتی شده آقا!"...
یعنی چی؟! مدیری که سیمکارت من را قطع کرده چه کسی بوده؟ بگویید تا بروم باهاش کنار بیایم.
نمیشود اطلاعاتی به شما بدهم، شما قطع مدیریتی هستید.
سرکار خانم خوب بفرمایید قطع مدیریتی یعنی چی؟ چکار باید بکنم؟!
مسئول مرکز مخابراتی در یک جمله: تنها میتوانم بگویم که تا چهار روز دیگر وضعیتتان مشخص میشود...
این برخوردها کمی میترساندم... کمی هم نه، خیلی...
اما ظاهرا چارهای جز صبر کردن ندارم تا این چهار روز هم بگذرد و در نهایت تکلیفم مشخص شود! البته در راه بازگشت ترجیح دادم با پنج هزار تومان سیمکارت دیگری بخرم تا اگر هم تکلیفم حالا حالاها مشخص نشد، لَنگ تماس نمانم.
در همین حال و هوا بودم که ناخودآگاه یاد دوست خبرنگارم در حوزه مخابرات افتادم و بلا درنگ اولین تماسم با سیمکارت جدید را از منوی دفتر تلفن گوشی برقرار کردم.
ظاهرا توقع چنین تماسی را از من نداشت که سریعا گفت: این موقع روز یادی از ما کردی؟
من هم که اهل تعارف و رودربایستی نیستم موضوع را به وی اطلاع دادم؛ سریعا در پاسخ به من گفت یعنی جزو سیمکارتهای قرمز هستی؟
قرمز یعنی چی؟
بعضی مشترکان هستند که طبق درخواست برخی نهادهای نظارتی در لیست کسانی قرار میگیرند که مورد نظارت بیشتری باشند.
همین توضیح کافی بود تا ترس منی که هیچ کار خاصی با موبایلم انجام نمیدهم دوچندان شود و دست به دامنش شوم تا وضعیت من را پیگیری کند.
ساعتی از ظهر نگذشته بود که این رفیق خبرنگار با خط جدیدم تماس گرفت و گفت:
به جز سیمکارتهایی که به دلایلی اپراتوری قطع میشود دو نوع قطع دیگر با عناوین هم "قضایی" و "مدیریتی" داریم.
قطع قضایی همانطور که از نامش پیداست معمولا توسط قوه قضاییه، دادستانی یا نیروی انتظامی صورت میگیرد و بعد از اینکه سیمکارت قطعمیشود، دفاتر خاصی به مشترک اعلام میگردد تا مدارک مورد نیاز را ببرد و مورد بررسی قرار گیرد.
اما قطع مدیریتی توسط نهادهای نظارتی صورت میگیرد و معمولا قطع و وصل خطوط با خود آنهاست.
در هر دو حال هیچ اطلاعاتی به مشترک ارائه نمیشود و نمیتوانید متوجه شوید که چرا و توسط چه بخشی سیمکارت شما قطع شده است؛ این کار برای نظارت بیشتر و پیشگیری از وقوع جرم صورت میگیرد.
اگر مشترک در روند بررسیها مجرم شناخته شود به دادگاه معرفی شده و روند کیفری آن آغاز میشود اما اگر مشکلی نداشته باشد سیمکارت آن مجددا وصل میگردد و تنها باید به موارد مطرح شده از سوی دفاتر امور مشترکینی که معرفی میشوند گوش فرا دهد.
حال با گذشت سه روز از این موضوع، سیمکارتم به حالت اول بازگشت.
خوشبختانه سر موقع بیدار شده و توانستید با آرامش کامل خود را برای روزی نو و البته پیش از آن مکالمهای کاری آماده کنید و منتظر پیشنهادی جذاب برای سال کاری جدید باشید اما برخلاف روال عادی که کارهای شخصیتان را ظرف یک ربع تا 25 دقیقه انجام میدادید این بار کمی منتظر یا دلواپس به نظر میرسید.
تمامی امور شخصی انجام شده و حتی آماده رفتن به محل کار هستید اما از آن تماس مهم خبری نیست!
گوشی را بر میدارید تا از سایلنت نبودن آن مطمئن شوید و ناخودآگاه انگشت دستتان طبق عادتی همیشگی نوار وظیفه گوشی را پایین کشیده و دیتا کانکشن را فعال میکند تا دوری هم در برنامههای پیامرسان نظیر وایبر یا اینستاگرام بزنید اما هر کاری میکنید دیتایی در کار نیست...
با اینکه چشم متوجه تغییری در نمایشگر گوشی شده اما بالاخره صبح زود است و گیجی ناشی از خواب شبانه...
در حالیکه بیخیال نِتگردی شدید تصمیم میگیرید با پیامکی همکار کنار دستی خود را از کمی دیر رسیدنتان مطلع کنید اما ظاهرا پیامک هم گیج است و قادر به ارسال نیست.
بله، همانطور که حدس زده میشد آنتن موبایلی در کار نیست که بخواهید پیامکی بدهید یا نتگردی کنید هرچند تا دیروز در همین نقطه با سرعتی مافوق تصور برخی کشورهای جهان سوم که امروزه در استاندارد 3G موبایل پیادهسازی شده، در اینترنت گشتزنی میکردید و جولان میدادید.
در کمال تعجب جای خود را عوض میکنید و طبق عادت لب پنجره میروید تا شاید آنتن بهتر دیده شود اما باز هم خبری از آنتن نیست که نیست، گویا یک شبه به عصر پارینهسنگی بازگشتهاید!
البته در آن لحظه شانس را مقصر اصلی حادثهای که قرار است برای شما اتفاق قرن باشد میدانید زیرا هر لحظه که در سکوت ارتباطات به سر میبرید یک گام از آن تماس تلفنی و پیشنهاد جذاب دور میشوید.
در حالیکه دلتان میخواهد بر زمینیان، زمانیان و بخت بد خود نفرین بفرستید، منزل را به قصد مکانی به اندازه حداقل یک خط آنتن ترک میکنید تا به مکالمه حداکثر پنج دقیقهای خود برسید اما امروز بخت یارتان نیست و مدام با خود میگویید چرا شماره خط دوم خود را ضمیمه پروندهای که شاید رزومه کاریتان بوده، نکردهاید.
تابلوی خدمات امور مشترکین یکی از اپراتورها در پیادهرویی یک و نیم متری تنها دلیل حیات مجدد فکری میتواند باشد که ناخودآگاه بر قدمهای خسته و سنگین اثر میگذارد و قوتی به زانوان میدهد تا موضوع را از متخصصان پیگیری کنید.
هرچند آدم خوششانسی بودهاید که امور مشترکین جلوی پای شما سبز شده است اما برخورد صبح زود مسئولانی که برخلاف تصور باید پرانرژی باشند چندان مناسب نیست و گویی طلبی پیش از این داشتهاند که حال حاضر به مایهگذاری بیشتر نیستند!
"سیمکارت از صبح شاید هم از دیشب که خواب بودم قطع شده زیرا همیشه پیامکهای اطلاعرسانی در نیمههای شب نیز دریافت میکردم و هیچ راه ارتباطی برایم وجود ندارد و نمیدانم دلیل این موضوع چیست؛ میخواهم اگر زحمتی نباشد پیگیر خط من شوید تا دلیلش محرز شود؟"، متصدی امور مشترکین هم با قیافهای در هم شماره خط و کارت شناسایی شما را میگیرد و به اتاق سه در چهار پشت سری میرود تا پشت سیستم معاون دفتر بنشیند.
شما که دست در جیب کرده و با نوک انگشتان در حال شمارش پولی برای تعویض سیمکارت هستید زیرا بیشترین مشکلی که در طول عمرتان با ارتباطات داشتهاید سوختن سیمکارت بوده به ناگاه با چهره پریشان و زرد شده متصدی که از پشت میز بلند شده و به طرفتان میآید مواجه میشوید.
در حالیکه دستتان همچنان در جیب است اما چسبندگی بین نوک انگشتان و اسکناسها نیست و مبهوت چهرهای شده اید که تا دو دقیقه پیش طلبکارانه نگاهتان میکرد.
این بار جفت نگاهها به شکلی بهتزده به هم دوخته میشود و متصدی بیاختیار میگوید که کاری از دست ما بر نمیآید!
کاری که از دست متصدی امور مشترکین موبایل در ارتباط با قطعی سیمکارت برنیاید، از دست چه کسی ساخته است؟!
البته خود متصدی بعد از وقفهای 8 ثانیهای به این سوال پاسخ میدهد و میگوید که سیمکارت شما "قطع مدیریتی" شده و باید منتظر وصل مجدد یا سوختن کامل بمانید.
تا جاییکه خاطرتان هست هیچ مشکلی با مدیرتان نداشتهاید که بخواهد سیمکارتتان را بسوزاند اما ظاهرا این کار را کرده و فاتحه رفاقت را خوانده است.
مشکل از دست دادن آن تماس مهم به کنار، رفتار مدیری که تا دیروز سمبل مردانگی و مرام بود ذهنتان را بیش از پیش درگیر میکند اما به یکباره میپرسید مگر مدیر من قادر به قطع سیمکارت است؟ که در پاسخ میشنوید "این مدیریتی با آن چیزی که فکر میکنید متفاوت است".
حال مشکل چند برابر شد...
به کلی دور تماس ضروری خود را خط میکشید و در اولین اقدام بعد از ورود به شرکت، سیمکارتتان را در گوشی رفیق صمیمیتان میاندازید اما باز هم خبری از آنتن نیست.
مرکز تماس اپراتور مربوطهتان را میگیرید و ماجرا را از صفر تا صد شرح میدهید و کارشناس پشت خط هم طبق لوحه کاری خود، اطلاعات هویتیتان را میگیرد و بعد میگوید که سیمکارت شما قطع مدیریتی شده و هیچ اطلاعاتی نمیتوانیم بهتان بدهیم؛ تنها میتوانید به فلان مرکز مخابراتی بروید و اقداماتی را که میگویند انجام دهید.
هرچند شما جان مادر کارشناس مرکز تماس را هم قسم تا حداقل بفهمید آلارم مدیریتی چیست اما راه به جایی نمیبرید و راهی جز قطع ارتباط ندارید.
بعد از یک روز کاری و همچنان بیآنتنی، با خود قرار میگذارید تا فردا صبح علی الطلوع و با خوردن صبحانهای خلاصه راهی مرکز مخابراتی شوید که آدرسش را پشت گوشی از مرکز تماس گرفتید.
همین کار را هم میکنید و بعد از رسیدن به مرکز مربوطه با چند سوال و پرسش نزد فرد مورد نظر که میتواند این کار را انجام دهد میروید اما این بار ترجیح میدهید برای روشن شدن مفهوم پیام "قطع مدیریتی"، فرد مورد نظر را امتحان کنید و لذا تنها میگویید که سیمکارتتان قطع شده است و اطلاعاتتان را جهت بررسی ارائه میکنید.
این بار در کمال تعجب شاهد چشمانی گرد شده هستید که صد رحمت به رفتار اولین متصدی امور مشترکینی که مراجعه کردید، میفرستید.
"سیمکارت شما قطع مدیریتی شده آقا!"...
یعنی چی؟! مدیری که سیمکارت من را قطع کرده چه کسی بوده؟ بگویید تا بروم باهاش کنار بیایم.
نمیشود اطلاعاتی به شما بدهم، شما قطع مدیریتی هستید.
سرکار خانم خوب بفرمایید قطع مدیریتی یعنی چی؟ چکار باید بکنم؟!
مسئول مرکز مخابراتی در یک جمله: تنها میتوانم بگویم که تا چهار روز دیگر وضعیتتان مشخص میشود...
این برخوردها کمی میترساندم... کمی هم نه، خیلی...
اما ظاهرا چارهای جز صبر کردن ندارم تا این چهار روز هم بگذرد و در نهایت تکلیفم مشخص شود! البته در راه بازگشت ترجیح دادم با پنج هزار تومان سیمکارت دیگری بخرم تا اگر هم تکلیفم حالا حالاها مشخص نشد، لَنگ تماس نمانم.
در همین حال و هوا بودم که ناخودآگاه یاد دوست خبرنگارم در حوزه مخابرات افتادم و بلا درنگ اولین تماسم با سیمکارت جدید را از منوی دفتر تلفن گوشی برقرار کردم.
ظاهرا توقع چنین تماسی را از من نداشت که سریعا گفت: این موقع روز یادی از ما کردی؟
من هم که اهل تعارف و رودربایستی نیستم موضوع را به وی اطلاع دادم؛ سریعا در پاسخ به من گفت یعنی جزو سیمکارتهای قرمز هستی؟
قرمز یعنی چی؟
بعضی مشترکان هستند که طبق درخواست برخی نهادهای نظارتی در لیست کسانی قرار میگیرند که مورد نظارت بیشتری باشند.
همین توضیح کافی بود تا ترس منی که هیچ کار خاصی با موبایلم انجام نمیدهم دوچندان شود و دست به دامنش شوم تا وضعیت من را پیگیری کند.
ساعتی از ظهر نگذشته بود که این رفیق خبرنگار با خط جدیدم تماس گرفت و گفت:
به جز سیمکارتهایی که به دلایلی اپراتوری قطع میشود دو نوع قطع دیگر با عناوین هم "قضایی" و "مدیریتی" داریم.
قطع قضایی همانطور که از نامش پیداست معمولا توسط قوه قضاییه، دادستانی یا نیروی انتظامی صورت میگیرد و بعد از اینکه سیمکارت قطعمیشود، دفاتر خاصی به مشترک اعلام میگردد تا مدارک مورد نیاز را ببرد و مورد بررسی قرار گیرد.
اما قطع مدیریتی توسط نهادهای نظارتی صورت میگیرد و معمولا قطع و وصل خطوط با خود آنهاست.
در هر دو حال هیچ اطلاعاتی به مشترک ارائه نمیشود و نمیتوانید متوجه شوید که چرا و توسط چه بخشی سیمکارت شما قطع شده است؛ این کار برای نظارت بیشتر و پیشگیری از وقوع جرم صورت میگیرد.
اگر مشترک در روند بررسیها مجرم شناخته شود به دادگاه معرفی شده و روند کیفری آن آغاز میشود اما اگر مشکلی نداشته باشد سیمکارت آن مجددا وصل میگردد و تنها باید به موارد مطرح شده از سوی دفاتر امور مشترکینی که معرفی میشوند گوش فرا دهد.
حال با گذشت سه روز از این موضوع، سیمکارتم به حالت اول بازگشت.